برخی ماجرای رابرت مالی و کنار گذاشتن او با توجیه اولیه رفتن به مرخصی و پس از آن بحث تحقیقات امنیتی از او را چیزی شبیه به ماجرای مکفارلین در سال ۱۹۸۷، هرچند با درجاتی خفیفتر می دانند. در جریان مکفارلین، مقامات دولت ریگان بهطور مخفیانه با ایران مذاکره و با فروش تسلیحات به ایران در اوج تحریم تسلیحاتی، قوانین آمریکا را نقض کردند. آنها میخواستند با این کار، آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان را تضمین کرده و شورشیان نیکاراگوئه را تأمین بودجه کنند. حالا با گذشت ۳۶ سال ماجرایی مشابه درباره رابرتمالی مطرح است. برخی این شباهت به ماجرای مک فارلین را بی حساب با سخنان امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان در چهارم خرداد نمی دانند . آنجا که وزیر خارجه برای چندمین بار به تبادل پیامهای پشتپرده بین ایران و آمریکا اشاره کرده و گفته بود که پرونده مذاکرات هستهای را «برای حفظ آرامش مردم دائماً اطلاعرسانی نمیکنیم.» این سخنان در حالی گفته می شد که چند روز قبل از صحبتهای امیرعبداللهیان، غیبت رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در نشست استماع سنا، به قدری حساسیتبرانگیز شده بود که معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با این پرسش یک خبرنگار روبهرو شد که «رابرت مالی کجاست؟» و اینکه «آیا چیزی در پشت صحنه یا آشکارا در مورد برجام در جریان است؟ آیا او در حال انجام مذاکره با امضاکنندگان توافق یا چیز دیگری است؟»، پرسشی که البته متیو میلر پاسخ درستودرمانی به آن نداد. حالا به فاصله چند روز بعد از مطرح شدن این مسئله که رابرت مالی به دلیل استعلام مجوزهای امنیتیاش، تعلیق شده، کنگره آمریکا خواستار شفافیت بیشتر وزارت خارجه آمریکا درباره دلایل تعلیق رابرت مالی شده است. در نامهای که چند روز پیش در سایت کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا منتشر شد، مایکل مک کال، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا از آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا خواسته که جزئیات بیشتری درباره گزارشهایی ارائه کند که میگویند مجوز امنیتی رابرت مالی به دلیل سوءاستفاده احتمالی وی از اسناد طبقهبندی شده به حال تعلیق درآمده است. مالی در ایمیلی، تأیید کرده که «استعلام امنیتی» او «تحت بررسی قرار گرفته است.» او گفته که «اطلاعات بیشتری ارائه نمیدهم، اما انتظار دارم که تحقیقات به طرز مطلوب و به زودی حل شود. در ضمن، من در مرخصی هستم.» چیزی که روابط مالی با کنگره را بیش از همیشه شکراب کرده این است که او طی ماههای اخیر حاضر نشد برای ارائه گزارش درباره محتوای مذاکرات با ایران، گزارشی به کنگره ارائه کند و بارها از این کار سرباز زد.
تعلیق مالی پیش از این داستان ها
حالا رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان در نامهاش به بلینکن، از وزارت خارجه و دولت بایدن خواسته آبرام پیلی، جانشین مالی و برت مک گورک، هماهنگکننده خاورمیانهای شورای امنیت ملی کاخ سفید را برای ادای توضیح در یک جلسه عمومی و ارائه یک گزارش محرمانه به کمیته روابط خارجی تا پایان جولای یعنی دهم مرداد ماه در دسترس قرار دهند. مایکل مککال، در نامه خود به بلینکن نوشته است: «گزارشهای رسانهها نشان میدهد که رابرت مالی، فرستاده ویژه در امور ایران، پس از تعلیق مجوز امنیتیاش در اوایل سال جاری، در بحبوحه تحقیقات در مورد سوءاستفاده احتمالی از اسناد طبقهبندی شده، به مرخصی بدون حقوق فرستاده شده است.» این بخش از نامه مک کال مؤید این بخش از گزارش نیویورکتایمز است که نوشته رابرت مالی حتی قبل از انتشار اخباری در خصوص تعلیقاش، ظاهراً در ماههای اخیر، نقش کمرنگتری در سیاست ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است.
دو ماجرای متفاوت
ماجرای ایران–کُنترا که به ماجرای مکفارلین و ماجرای ایران گیت نیز معروف است، یک رسوایی سیاسی است که در ایالات متحده آمریکا از ۲۰ اوت ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ (۲۹ مرداد ۱۳۶۴ – ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) بهمدت یکسال و نیم، در دور دوم ریاست جمهوری رونالد ریگان رخ داد. داستان از این قرار بود که مقامات دولت ریگان بهطور مخفیانه، با فروش تسلیحات به ایران که در تحریم تسلیحاتی بود، کمکرسانی کردند با این امید که بدین وسیله آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان را تضمین کرده و شورشیان کنتراهای نیکاراگوئه را تأمین بودجه کنند. تأمین بودجه کنتراها از سوی دولت آمریکا ، از سوی کنگره ممنوع اعلام شده بود.
رسوایی ایران-کنترا بزرگترین بحران داخلی دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان بود و افشای آن در ایران هم تأثیر قابل توجهی گذاشت.
با این که ریگان از حامیان جنبش کنترا بود، شواهد در خصوص این که هدایت پول حاصله از فروش سلاح به ایران به کنتراها با اجازه او بوده، مورد مناقشه است. یادداشتهای دستنویس کاسپار واینبرگر در ۷ دسامبر ۱۹۸۵، نشان میدهند که ریگان از انتقال احتمالی گروگان ها با ایران، و نیز فروش موشکهای امآیام-۲۳ هاوک و بیجیام-۷۱ تاو به عناصر «میانهرو» در آن کشور مطلع بودهاست. کاسپار واینبرگر نوشت که ریگان گفته «او میتوانست پاسخگوی اتهامات غیرقانونی بودن باشد ولی نمیتوانست به این اتهام پاسخی دهد که رئیسجمهور ریگان بزرگ قوی از فرصت آزاد کردن گروگان ها گذر کردهاست. پس از افشای فروش تسلیحات در نوامبر ۱۹۸۶، ریگان در تلویزیون ملی ظاهر شد و گفت که انتقال تسلیحات رخ داده، ولی ایالات متحده در قبال گروگان ها تسلیحات داد و ستد نکردهاست. در ۴ مارس ۱۹۸۷ ریگان در تلویزیون ملی مسئولیت کامل همه اقداماتی که از آن مطلع نبوده را پذیرفت و اعتراف کرد «آنچه به عنوان گشایشی استراتژیک به ایران شروع شد، در هنگام اجرا، به تبادل اسلحه در قبال گروگان ها رو به زوال گذاشت.
در ایران، یک ماه بعد از آمریکا، این ماجرا را منوچهر قربانیفر دلال اسلحه، با نامهای به فتحالله امید نجفآبادی از اطرافیان منتظری اطلاع داد (چون آمریکاییها و دولت ایران تلاش کرده بودند او را از معاملات کنار بگذارند). پس برای اولین بار این موضوع، در بیت منتظری مطرح شد.
اما با بررسی ابعاد اتفاقاتی که در خصوص خانه نشینی اجباری رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران صورت گرفته ، می توان گفت کمتر شباهتی بین این دو اتفاق وجود دارد. در قضیه ایران کنترا یا مک فارلین شخص ریگان از هماهنگی هایی که بین او با ایران برای ارسال سلاح وجود داشت که حتی گفته می شود در ایران علاوه بر بیت منتظری ، مرحوم هاشمی نیز مطلع بود و با پیش دستی در نماز جمعه پرده از آن برداشت تا دامان خود و دولتش را از این معامله پاک کند، اما در ماجرای رابرت مالی اصلا این چنین نبوده است چرا که اساسا مذاکرات ایران با آمریکا حول مباحث آشکار هسته ای و توافقات صورت گرفته ایران در برجام بود و هم اینکه دولت بایدن تاکنون چیزی را اعتراف نکرده که در پشت این ماجرا قرار داشته باشد..حداکثر ماجرای رابرت مالی، مشکلات امنیتی او و صلاحیت نداشتن در اسناد طبقه بندی و سوء استفاده وی از آن بوده است که تحقیقات روی آن متمرکز شده است. بنابراین این همانی ماجرای مک فارلین با ماجرای رابرت مالی نمی تواند چندان درست باشد.
محمد حسن رحمانی
ارسال نظرات